بارانیات را که جا گذاشتهای, شبها رویم میکشم و میخوابم. خواب تورا میبینم. در خواب, زنی را مینویسم که بارانی عشقش را روی خودش کشیده و میخوابد. تو میگویی چه قصه غمناکی. من خواب تو را میبینم.
ارسال یک نظر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر