شنبه، فروردین ۰۷، ۱۳۸۹

Confusion will be my epitaph

"...من وقتی چیزی را می‌خوانم، در واقع نمی‌خوانم. جمله‌ای زیبا را به دهان می‌اندازم و مثل آب‌نبات می‌مکم، یا مثل لیکوری می‌نوشم، تا آن که اندیشه، مثل الکل، در وجود من حل شود، تا در دلم نفوذ کند و در رگ‌هایم جاری شود و به ریشه هر گلبول خونی برسد..."

بهومیل هرابال

از تنهایی پرهیاهو ترجمه پرویز دوایی

-- فکر کنم همین جمله برای معرفی بخش جدید این وبلاگ کافی باشد: "سرگشتگی سنگ‌نبشته قبر من خواهد بود"

از این آهنگ:



هیچ نظری موجود نیست: